متن ترانه احمد رضا منصوری مریم سپید

دلبر چرا امشب

تو خوش‌آوا و لبخندی

بجانم آتش افکندی

مرا دیوانه کردی

امشب که باران غمت

از دیده می‌بارد

دلم در سینه می‌نالد

مرا دیوانه کردی

مرا آواره کردی

اشکی که ریزد ز دیده‌ی من

آهی که خیزد زسینه‌ی من

رنگ تمنا ندارد

تو آن گل مریم سپیدی

بی‌تو دلم عشقی و امیدی

دیگر به‌دنیا ندارد

دلبر مرا دیوانه کردی

در عاشقی افسانه کردی

آخر کجایی؟

رفتی غم و دردم ندیدی

این چهره‌ی زردم ندیدی

آخر کجایی؟!

اشکی که ریزد ز دیده‌ی من

آهی که خیزد زسینه‌ی من

رنگ تمنا ندارد

تو آن گل مریم سپیدی

بی‌تو دلم عشقی و امیدی

دیگر به‌دنیا ندارد

دلبر چرا امشب

تو خوش‌آوا و لبخندی

بجانم آتش افکندی

مرا دیوانه کردی

امشب که باران غمت

از دیده می‌بارد

دلم در سینه می‌نالد

مرا دیوانه کردی

مرا آواره کردی…

source

توسط irmusic4.ir