متن ترانه علی اسماعیلی نگار
تو ناجیه شبهای تاره منی
تو صبحه سپیده بهار منی
چه نامم تورا ، ای بهانه ی عشق
تو معجزه روزگار منی
بخوان ای دل ، او نمیداند
عاشق از دنیا، سر جدا دارد
بخوان با من ، از دل و از جان
ای پایانه اخرین باران
نگارم نگاهت برایم امیده شبست
هرآنچه بگویم من از تو کمست
تو دروازه ای رو به آرامشی
کویرم تو ابری پر از بارِشی
source