شهید آل هاشم در مدت چندسالی که رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بود، هرهفته جلساتی حضوری و چهره به چهره با کارکنان ارتش و همچنین مردم داشت. این جلسات آنقدر مورد استقبال قرار گرفته بود که تعداد زیادی از کارکنان و مردم در نمازخانۀ سازمان حاضر میشدند.
روحانی بود و در کسوت روحانیت؛ اما بیش از ۵۳ سال در ارتش بودن، روحانیای نظامی، آگاه و مقتدر از او ساخته بود که در بسیاری از امور نظامی و دفاعی صاحبنظر شده بود. بودن در کنار رزمندگان ارتش، سپاه و بسیج، چنان با گوشت و خونش عجین شده بود، که جدایی از آنها را خسرانی بزرگ برای خود میپنداشت. باید چشمان بارانی او را هنگام جداییاش از ارتش – زمانی که با حکم مقام معظم رهبری به نمایندگی معظم له در آذریایجانشرقی و امامت جمعۀ تبریز منصوب شد – میدیدید. بااینکه ولایتمداریاش در اطاعت از ولی امر مسلمین زبانزد عام و خاص بود، ولی دل کندن از ارتش برایش بسیار سخت و ناگوار بود و اشک میریخت. در وصیتنامهاش دربارۀ این فراق چنین نوشته است: »… از تاریخ ۱۳۹۶/۳/۰۱ به امر ولی امر مسلمین به عنوانِ نمایندۀ ولی فقیه در استان آذربایجانشرقی و امام جمعۀ تبریز منصوب و تاکنون موفقیتهایی در این حوزه داشتهام… .
به گزارش ایسنا، شهید آیتالله سیدمحمدعلی آل هاشم را شاید خیلی از آحاد جامعه فقط در قامت امامت جمعه بشناسند. امام جمعهای محبوب و معتبر – به تعبیر مقام معظم رهبری – که کارنامهای درخشان و ماندنی به یادگار گذاشت که تا قبل از ایشان، چنین ن صابی نبوده است. در این باب زیاد سخن گفته شده، میخواهم گوشهای ناچیز از سیرۀ ایشان در ارتش را که خود شاهد بودهام، بنویسم.
ارتشیِ مقتدر شهید آلهاشم بیش از ۵۳ سال از عمر بابرکت خود را در ارتش گذراند. او به تک تک ارتشیان عشق میورزید. هوشی سرشار داشت و علقهاش به امور نظامی و نظامیان باعث شده بود تا بسیاری از فرماندهان و کارکنان ارتش را ولو اینکه مدت کوتاهی با آنها خدمت کرده بود، به نام کوچک و جزئیاتی از خصوصیات و ویژگیهایشان بشناسد. حتی اگر سالها میگذشت و نامی از فردی نظامی به میان میآمد، چنان با جزئیات وی را معرفی میکرد که اطرافیان را به تعجب وامیداشت. در نظامیگری مثل یک فرمانده مقتدر عمل میکرد و چنان به جزئیات امور نظامی آشنا و آگاه بود که در بسیاری از موارد، طرف مشورت فرماندهان عالیرتبه قرار میگرفت. به دلیل حضور سی و چند ماههاش در مناطق عملیاتی و جبهههای جنگ نیز، نقشی مؤثر در ارتقای معنویت و روحیۀ جهادی رزمندگان ارتش و سپاه داشت.
احراز دو پُستِ روحانی و نظامی در ساختار عقیدتی سیاسی ارتش
معمولًا مسئولیت جانشین این سازمان در اختیار روحانیون و مسئولیت معاون هماهنگکننده با نظامیان است. ویژگیهای روحانی – نظامی بودن شهید آل هاشم باعث شده بود تا برای نخستین بار در تاریخ سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، مدتی پُست معاونت هماهنگ کننده به وی واگذار شود.
در این مسئولیت بسیار موفق عمل کرد و کارنامۀ درخشانی از خود به یادگار گذاشت. تبریکهای به یادماندنی دفترچهای داشت که در آن، تاریخ تولد بسیاری از دوستان، آشنایان و همکاران نظامیاش را ثبت کرده بود و در سالروز تولد آنها تماس میگرفت و تولدشان را تبریک میگفت.
همچنین سیکل ترفیعاتی (زمان نیل به ترفیع) تمام کارکنان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش را در اختیار داشت. دبیرخانه و دفترش را موظف کرده بود تا روزانه اسامی کارکنانی که به ترفیع و ارتقای درجه نائل میشدند را با شمارۀ تلفن آنها روی میزش بگذارند. یا خود و یا دفترش تماس میگرفت و تا سرپنجهها و دورترین نقاط در یگانهای ارتش به آنها زنگ میزد و ترفیعشان را شخصاً تبریک میگفت.
بیش از ۴۰ سال در ارتش خدمت کردهام، چنین خصوصیاتی در هیچ یک از فرماندهان و مسئولان ارتش چه روحانی و چه نظامی سراغ ندارم. ویژگیهای شهید آل هاشم خاص خودش بود و کمتر کسی میتوانست مثل او باشد و یا از او تقلید کند. هرچند برخی از مسئولان و فرماندهان از وی الگوبرداری و سعی میکردند مانند او باشند، ولی باز با او خیلی فاصله داشتند. هیچ تماسی را بدون پاسخ نمیگذاشت هرکس با دفتر ایشان تماس میگرفت و با وی کار داشت، ولی به دلایلی – مثل حضور در جلسات، سفر یا بازدید و… – در محل کار حاضر نبود، به دفتردارانش سپرده بود تا نام و شماره تلفن فرد تماس گیرنده را یادداشت کنند. وقتی به محل کار برمیگشت، ابتدا پاسخ تماسهایی که به دفتر ایشان شده بود را میداد. زنگ میزد و ضمن عذرخواهی از اینکه در دفتر نبوده، از درخواست شخص جویا میشد.
خستگی ناپذیر
با اینکه مشکلات جسمی داشت و سالها بود که از دیابت رنج میبرد و کمردرد مزمن و گاهی آرتروز گردن او را میآزرد، اما در رفتارش هیچگاه این مشکلات را بُروز نمیداد. او فردی خستگیناپذیر و پرتلاش بود که شب و روز نمیشناخت،. حتی منزل را محل کار کرده بود و پس از پایان وقت اداری که برای ایشان معمولا تا نماز مغرب و عشا و شاید هم بیشتر بود، چندین کارتابل و پرونده را با خود به منزل میبرد و تا پاسی از شب به مطالعۀ آنها میپرداخت.
براثر حضور مستمرش در یگانهای ارتش و بازدیدهای میدانی، تمامی مشکلات یگانها را به خوبی میشناخت و به آنها اشراف داشت و در رفعشان میکوشید. به یادم دارم در انتخابات سال ۱۳۸۸ به منظور ترغیب و تشویق ارتشیان برای حضور حداکثری در انتخابات، در مدت زمان کوتاهی تمام یگانهای ارتش تا دورترین نقطهها را رفت و کارکنان را برای شرکت در انتخابات ترغیب کرد.
مدیری قاطع و عادل
رعایت عدالت یکی از شاخصههای مدیریتهای کلان است که شهید آل هاشم در این زمینه هم زبانزد بود. اگر قرار بود امتیازی به کسی داده شود، عدالت را در نظر میگرفت و سعی میکرد طوری عمل کند تا به اصطلاح حق به حقدار برسد. اگر بیعدالتی میدید سخت برمیآشفت، فیالمجلس و با قاطعیت برخورد میکرد. خاطرهای در این زمینه دارم که برایم بسیار جالب بود. من سالها معاون هماهنگکننده اداره عقیدتی سیاسی نیروی هوایی بودم. یک روز عصر در دفتر کارم بودم که منشی اطلاع داد حاجآقا آل هاشم با شما کار دارد. وقتی گوشی را برداشتم، طبق معمول خیلی کوتاه و خالص فرمود: جناب گودرزی شما مایلید برای دورۀ یکسالۀ دانشگاه عالی دفاع ملی ثبت نام کنید؟ من ابراز تمایل کردم. فرمود بگو مدارکت را ببرند و ثبتنامت کنند.
فردای آن روز مدارکم را دادم و ثبتنام انجام شد. برایم سؤال بود، چه اتفاقی افتاده که به این شکل و آن هم از ناحیۀ خود ایشان این ابلاغ صورت پذیرفت! بعدها خودش ماجرا را تعریف کرد و از طریق برخی همکاران نیز متوجه شدم که موضوع از چه قرار بوده. گویا دو سهمیه از سوی ارتش برای نخستین دورۀ یکسالۀ به سازمان داده میشود. عوامل دستاندرکار بااینکه واجد شرایط نبودند، اسم خودشان را برای دوره ارسال میکنند. وقتی شهید آل هاشم میفهمد، آن دو نفر را از دوره برمیگرداند و میگوید تا وقتی که جناب گودرزی و امیر شجاعی فرمانده وقت آماد و پشتیبانی سازمان هستند و شرایط لازم را دارند، چرا شما رفتهاید و نامنویسی کردهاید؟!
قطعاً از این دست خاطرات، همکاران زیاد از ایشان سراغ دارند. در تصمیمگیریها قاطع و به هنگام عمل میکرد. اگر دستوری میداد، محال بود روی زمین بماند. چون همه میدانستند با حافظۀ قوی که دارد، غیرممکن است یادش برود. ازاین رو، همه میدانستند حرفش حرف است و چیزی را که میگوید عمل میکند و حتماً باید انجام شود.
سادهزیست و بیتکلف
شهید آل هاشم روحانیای سادهزیست بود که زندگی طلبگی در ظاهر و باطنش موج میزد. به خاطر سادهزیستی و بیتکلف بودنش، ارتباط گیری کارکنان و سایرین با او بسیار راحت بود. از امکانات ارتش به نفع خود و خانواده کمترین استفاده را میکرد و خیلی مقید به رعایت بیتالمال بود. بااینکه در جایگاهی قرار داشت که در حد متعارف میتوانست از امکانات دولتی استفاده کند، ولی سعی میکرد به حداقلها اکتفا کند. ۴
در شرایطی که همۀ معاونان ایشان معمولا از خودروهای سازمانی پژو ۴۰۵ استفاده میکردند، اما او تا مدت مدیدی با پیکانی مدل پایین در سطح ارتش تردد میکرد. وقتی به او گفته میشد، حاج آقا شما چرا خودرو مدل بالاتر سوار نمیشوید؟ میفرمود: «پدرم به من نصیحت کرده، حالا که در ارتش هستی سعی کن از خودرویی استفاده کنی که اگر روزی از تو گرفتند، خیلی ناراحت نشوی!»
احترام به والدین
در یکی از جلسات اداری صحبت از احترام به والدین، به ویژه مادر شد. ایشان فرمودند: «من هر روز با مادرم تلفنی صحبت میکنم. روزی نیست که به او زنگ نزنم.« والدینش در تبریز ساکن بودند، با اینکه مشغلۀ فراوانی داشت، ولی ارتباط تلفنی با آنها به خصوص مادر را هیچگاه فراموش نمیکرد.
ذوب در ولایت
اطاعت شهید آلهاشم از امام (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مثالزدنی بود. به تعبیری او ذوب در ولایت بود. در سخنرانیها و نطقهای خود، وقتی بحث از ولی فقیه و مقام معظم رهبری میشد چنان با شور و حرات وصفنشدنی و از عمق جان، ولایتمداریاش را به اطرافیان القا میکرد که تحت تأثیر شیفتگی و دلدادگیاش به رهبری قرار میگرفتند.
جلسات حضوری با کارکنان و دیدارهای مردمی
شهید آل هاشم در مدت چندسالی که رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بود، هرهفته جلساتی حضوری و چهره به چهره با کارکنان ارتش و همچنین مردم داشت. این جلسات آنقدر مورد استقبال قرار گرفته بود که تعداد زیادی از کارکنان و مردم در نمازخانۀ سازمان حاضر میشدند و ایشان ساعتها مینشست و به مشکلات آنها گوش میداد و در حل وفصل آنها میکوشید و دستوراتی صادر میکرد.
محرم راز کارکنان
صندوق انتقادها و پیشنهادهای رئیس سازمان در مکانی در طبقۀ همکف ساختمان مرکزی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش نصب شده بود که کارکنان هرنوع مشکلی اعم از فردی، اداری و یا طرح و نظری داشتند، به راحتی از طریق این صندوق با ایشان در میان میگذاشتند. کلید این صندوق نزد خودش بود و برای اینکه حرمت اشخاص حفظ شود و راز برخی از کارکنان نزد دیگران افشا نشود، شخصاً کلید میانداخت، مواردی که در صندوق بود را برمیداشت و رسیدگی میکرد.
خیرخواه کارکنان ارتش بود
شهید آلهاشم دلی رئوف و مهربان داشت. گویا جز خیرخواهی برای دیگران در قاموس این سید شریف، چیز دیگری نبود. هرگاه قرار بود دربارۀ فردی اقدام یا تصمیمی صورت بگیرد، بسیار مراقب بود تا آنچه خیر است ۵ برایش رقم بخورد. هیچگاه برای کسی حتی آنها که با وی اختلاف عقیده و نظر داشتند و بعضاً او را نیز رنجانده بودند، بد نمیخواست. این خصوصیت بارز وی باعث شده بود در دل کارکنان ارتش، به ویژه کارکنان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جایگاه خاصی داشته باشد. می شد به خوبی این را از هقهق گریهها و چشمان اشکی کارکنان در روزی که از سازمان عقیدتی سیاسی خداحافظی میکرد، فهمید.
ارتباط صمیمی با کارکنان ارتش
شهید آل هاشم نه تنها با فرماندهان و کارکنان ارتش رفتاری دوستانه و صمیمی داشت، طوری که فرماندهان او را بسیار قبول داشتند و غیرممکن بود که حرفش را زمین بگذارند؛ با سربازان وظیفه نیز ارتباطی صمیمانه، از جنس پدر فرزندی داشت. بارها و بارها در بازدیدها و سرکشیها به یگانهای ارتش، در جمع سربازان حاضر میشد و با تواضع خاصی که داشت، کنارشان مینشست و از همان غذایی که آنها میخوردند، میل میکرد. باحوصله به درد دلهایشان گوش میداد و تا میتوانست در رفع مشکلات آنها میکوشید. چندین بار اتفاق افتاده بود، سربازانی که در کنار خیابان منتظر تاکسی بودند را سوار خودرو میکرد و به جایی که میخواستند بروند، میرساند.
اعتماد به مدیران و زیردستان
به مدیران و منصوبانی که خود آنها را به کار گمارده بود اعتماد کامل داشت. زیرا معتقد بود تا به کسی اعتماد نداشته باشی نباید به او مسئولیت بدهی؛ اما وقتی مسئولیت دادی، باید هم به او اعتماد کنی و هم تمام قد از وی حمایت کنی. چتر حمایتی ایشان روی سر مدیران و زیردستان باعث شده بود تا آنها نیز با اعتمادبه نفس بالا و به پشتوانۀ قویای چون او، کارهای ماندگار و بزرگی انجام دهند. طوریکه در زمان مسئولیت ایشان در سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، این سازمان چندین بار در بین سازمانهای عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح و نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، رتبۀ نخست را کسب کرده بود.
امامجمعهای محبوب از جنس ارتش
شهید آلهاشم گرچه به لحاظ ویژگیهای فردی، بسیار خاص و برجسته بود و اصطاحا شخصیتی کاریزماتیک داشت، ولی نظم و انضباط ارتش نیز در طول سالیان متمادی خدمت، از وی شخصیتی دقیق، منظم، جهادی و جامعالطراف ساخته بود. زمانی که این الگوی شخصیتی و مدیریتی، در قامت امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در جامعه حاضر شد، تفاوت نوع مدیریت، مردمداری، سادگی و بیپیرایگیاش زود به چشم آمد و در مدتی کوتاه توانست نه تنها در دل مردم شریف استان آذربایجانشرقی، بلکه در دل مردم ایران جای بگیرد. ازاین رو میتوان گفت که آن شهید والامقام، امامجمعهای محبوب و معتبر از جنس ارتش بود.
یادداشت: سرتیپدوم بازنشسته علیمحمد گودرزی.
انتهای پیام
source