متن ترانه محمد راوی معبد باران
ماه میان برکه، مهتاب چکه چکه
با من گذر کن از این، شب های تکه تکه
من ابر بیقرارم، قله ای در غبارم
ای آسمان آبی کمی بمان کنارم
با من قدم بزن کمی، اگر چه محو و مبهمی
تو خود رویای منی، با من قدم که میزنی
دست تورو میگیرم و، به دست تو میمیرم و
با اولین لبخند تو، پر میکشم به بند تو
بیا تا همین خیابان، بشود معبد باران
دور ما دریا بروید، لای دود و ابر تهران
بعد از این عمری اگر بود، دل نکن از من نابود
ما شدن کار کمی نیست، تو که باشی که غمی نیست
با من قدم بزن کمی، اگر چه محو و مبهمی
تو خود رویای منی، با من قدم که میزنی
دست تورو میگیرم و، به دست تو میمیرم و
با اولین لبخند تو، پر میکشم به بند تو
source