متن ترانه مسعود فروزان فر پوچ

در تلاشی پوچ از صبح تا به شب

خفته در کابوس، از شب تا سحر

غصه هایم را نوشتم خط به خط

ناله هایم را سرودم در به در

من شگفت انگیزم و پر ماجرا

من ملال انگیزم و بی همسفر

جاده های تو به تو راه من است

در سفرهای عجیب و پر خطر

بی کس و آواره و بی سرزمین

بی دل و بی دلبر و آسیمه سر

کو کجا رفت آن که با من یار بود

رفته از اینجا به جایی تازه تر

نارفیقان نارفیقانه مرا

رانده اند از کوچه تا پای گذر

دشمنان با خنجری در دست ها

پشت دیوار و کنار و پشت سر

سرنوشت من کلامی تازه نیست

از منو از قصه ام کو کهنه تر

من چراغ هر خراب آباد پست

کوچه باغ عاشقان بی هنر

شعر من جانمایه ای جز من نداشت

واژه های بی دفاع و بی سپر

شعر من تابوت افکار من است

سنگ قبری خسته از نام بشر

خفته در زیرش نگاه مرده ای

مملو از تکرار و انکار و حذر

خفته در افکار من پروانه ای

پیله بر دور و به دورش شعله ور

source

توسط irmusic4.ir