متن ترانه وحید موسویان پدر خوانده

برگرد که دلم تنگه

همه ی دنیام ، بی تو می لنگه

تب کرد خواهشن برگرد

تو سرم هر شب ، با خودم جنگه

از جنگ خانم سرهنگ

خواهشن برگرد ، با همین آهنگ

برگرد بوسه ی پر رنگ

با همین شعر و ریتم و ضربآهنگ

من با خاطرات هر شب تا می کنم

فقط برگردو جنگو تمومش کن

دریا زد به ساحلم امواجو مقابلم لطفن این خشمو فروکش کن

هر موجی که زد به ساحل

دنبال رد پامون هر شب کنار هم می گشت

هر مرغ مهاجری تا فهمید مسافری شد غمگین و خسته از برگشت

سرما زد به مزرعه ام ، فکرت می زد به سرم

چشمای ترانه می سوزه

هر جایی که می برم ، قلبم رو در به درم

دلتنگیه ترانه محسوسه

سیستم عاملی که هک شد

سینه اش پر از ترک شد ، اسمش مونده رو پیشونی ات

دور و برش از آدما پر نیستیو پر از تظاهر احساس نابش ارزونی ت

ای بی من کلافه خاتون ، می لرزه دل براتون

وقتشه تموم شه این دوری

عشق ت رد شد از سرم ، ناز چشاتو می خرم

می دونم که خیلی مغروری

من ارتش یکنفره ، جنگ تو نابرابره ، آتش بسه خانوم فرمانده

من رم شهر بی دفاع ، به نهضت تو مبتلا

دون کورلئونه ی پدرخوانده

source

توسط irmusic4.ir