متن ترانه دمور ساده نبود

ساده نبود و ساده نیست

این دلهره، این اضطراب

سنگ تو بود که زد به هم

صورتِ خورشید و تو آب

ساده نبود که دست تو

در رو به روی خونه بست

هنوز شبم منتظرو

سپیده دم مضطرب است

من سکوت سال هاتو

یک شبه فریاد کردم

به نگاه ساده تو

به تو اعتماد کردم

واسه آغوش یخ تو

یه جهنم شعله بودم

من به دژخیم سکوتت

قطعنامه می سرودم

تن رفت ولی سایه

محکوم به ماندن شد

لبهای گنهکارت

درگیرِ نگفتن شد

در خانه ی خاموشه

خالی شده از دیدار

رویای تو کابوس

هر ثانیه من شد

شب بود و تو میرفتی

شب بود و همه غربت

من ماندم و دستان

بی رحم شب هجرت

باور داشتم دستت

با من هست تا آخر

نفرین به این پایان

نفرین به این باور

نفرین به این پایان

نفرین به این باور

تن رفت ولی سایه

محکوم به ماندن شد

لبهای گنهکارت

درگیره نگفتن شد

در خانه ی خاموشه

خالی شده از دیدار

رویای تو کابوسِ

هر ثانیه من شد

source

توسط irmusic4.ir