آیین بزرگداشت زندهیاد پرویز مشکاتیان (آهنگساز، موسیقیدان، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نوازنده سنتور) سهشنبه (۱۱ مهرماه) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش خانه موسیقی ایران، این برنامه به مناسبت چهاردهمین سالگرد درگذشت این استاد موسیقی با حضور علاقهمندان برگزار شد.
حمیدرضا نوربخش که سابقه همکاری با زندهیاد پرویز مشکاتیان را در کارنامه کاری خود دارد، در این مراسم درباره او گفت: نکتهای ندارم بگویم جز اینکه از اواسط دهه ۶۰ برای مدتی طولانی متجاوز از ۲۴ سال، دوستی نزدیک و تنگاتنگ با او داشتم. مشکاتیان نیازی به تعریف، معرفی و توصیف ندارد و بیشک یکی از نوابغ ماندگار موسیقی ماست. در آن زمان توفیق داشتم روزهایی نزد استاد احمد عبادی (از اساتید برجسته موسیقی) میرفتم و هر از گاهی ایشان لطف داشتند من را با کسانی هم آشنا میکردند. یک روز منزل او بودم که گفتند: «امروز یک استاد خیلی خوش ذوق و توانا به اینجا میآید بد نیست با او آشنا شوید». من انتظار یکی از پیشکسوتان موسیقی را داشتم ولی دیدم که یکباره مشکاتیان داخل آمد. من دورا دور او را میشناختم و گاهی هم در خانه استاد شجریان او را دیده بودم و سلامی به هم میدادیم. کارهای او را هم شنیده بودم ولی خیلی برایم عجیب بود که فردی مانند عبادی از او تعریف میکرد. همچنین خیلی عجیب بود به کسی در اوایل ۳۰ سالگی استاد بگویند.
او ادامه داد: اما بعدتر حتی شنیدم که استاد حسن کسایی که به راحتی کسی را استاد نمیخواند، جایی شجریان و مشکاتیان را استاد خطاب کرده بود. چنین چیزی جز نشان از نبوغ نیست. به هر حال زمان و مراتبی دارد که فرد به این جایگاه برسد ولی مشکاتیان به سرعت همه اینها را طی کرد و تمام شاهکارهای او متعلق به دوران ۲۰ سالگی اوست. استاد شجریان همیشه میگفت: «اولین باری که این آدم توجه من را جذب کرد در جشن حافظ بود که چهار مضراب نوا را نواخت و همانجا فهمیدم او یک چیز دیگر است». مشکاتیان در سنتورنوازی که به سبک رسیدن در آن کار راحتی نیست، به سبک شخصی رسید. همچنین با شور و حال نواختن این ساز هم کار سختی است؛ به خصوص که فردی مثل پایور بنای مستحکمی را در نواختن سنتور گذاشته است و اینکه فرد دیگری بعد از او به گونهای بنوازد که به شیریننوازی متهم نشود، چندان راحت نیست.
نوربخش با بیان اینکه «مشکاتیان کسی بود که هیچ حرف و سخنی باقی نمیگذاشت و در اوج حس و حال و کمال دانش کار کرد و ردیفدان برجستهای بود»، گفت: در آهنگسازی مشکاتیان حرفی نیست. ارتباط عمیق و عجیب او با شعر به گونهای است که ما چنین ویژگی را بسیار کمتر در آهنگسازان میبینیم که بتواند آنها را مانند او متمایز کند و به گونهای باشد که در نزد ادیبان حرفی برای گفتن داشته باشند. او با شعر زندگی میکرد و زندگی او از شعر جدا نبود. پرویز مشکاتیان در بعضی از آثارش گویی موسیقی شعر را کشف میکرد نه اینکه خلق کند. او در برخی آثارش به گونهای با شعر کار کرده است که نمیتوان شعر بهتری روی آنها گذاشت و به بهترین شکل ممکن موسیقی این اشعار را ساخته است.
او در پایان صحبتهای خود گفت: امروز بسیار نیاز داریم، راجع به این بزرگان حرف بزنیم. امروز وضع موسیقی ما خیلی بد است. چرا اجرای موسیقی کم شده است؟ چرا گوش مردم اینگونه شده است و کارهای سخیف پرطرفدار شده است؟ اینها دردهایی است که باید به آنها پرداخت. چقدر جای مشکاتیان خالی است.
میلاد کیایی نیز طی سخنانی کوتاه درباره مشکاتیان فقید گفت: آشنایی من با مشکاتیان بسیار قدیمی است و به تابستان سال ۱۳۴۴ در اردوی هنری رامسر برمیگردد. در آن اردو همدورهایهای ما مجتبی میرزاده از کرمانشاه، محمدرضا لطفی از گرگان، هوشنگ کامکار از کردستان و محمد موسوی از اهواز بودند که در میان آنها اولین دیدار من با مشکاتیان صورت گرفت که از نیشابور آمده بود، سنتور ۱۱ خرک مینواخت و استعداد عجیبی داشت به همان زمان میرسد. مشکاتیان هنرمندی صاحب سبک بود که خوشبختانه آثار او توسط علیرضا جواهری به ثبت رسید. مایه تأسف است این هنرمند عزیز و صاحب سبک در میانسالی و ناگهانی از دنیا رفت اگرچه که هنرمند هیچگاه نمیمیرد.
عباس سجادی که از دیگر سخنرانان این مراسم بود، در درباره مشکاتیان گفت: پرویز مشکاتیان هیچ نیازی به بزرگداشت ندارد. تنها چیزی که به بزرگداشت نیاز دارد، جامعه امروز فراموشکار ما است که بدانیم چه کسانی این فرهنگ را به دست ما رساندند. حوزه فرهنگ مثل دو امدادی است؛ کسانی میآیند، تلاش میکنند و کار را به نسل بعد میدهند تا آنها ادامه دهند. پرویز مشکاتیان یکی از کاربلدترین هنرمندان موسیقی بود؛ چه در حوزه نوازندگی، چه در حوزه آهنگسازی و چه در حوزه پیوند شعر با موسیقی! تفاوت عمده او با بسیاری از آهنگسازان هم دوره خودش این بود که فهم درستی از شعر و ادبیات داشت؛ او یک ادیب تراز اول بود.
او در ادامه به روایت خاطرهای از مشکاتیان و شجریان پرداخت و گفت: به واسطه ارادتم به اهالی موسیقی همیشه توفیق این را داشتهام که با آنها در ارتباط باشم. زمانی قرار بود، جشن خانه موسیقی در تالار وزارت کشور برگزار شود که آن زمان اختلافات جدی بین استاد مشکاتیان و شجریان وجود داشت و سالها بود که بین آنها فاصله افتاده بود. ما از این اتفاق متاسف بودیم؛ زیرا تنها فاصله نبود، فاجعه بود و ما نمیتوانستیم شاهد اتفاقات جدیتری در موسیقی باشیم. در همان زمانها قرار بود، در جشن خانه موسیقی با اجرای من در سالن وزارت کشور، از استاد مشکاتیان تجلیل شود. آقای نوربخش با من تماس گرفتند که جلسهای در خانه موسیقی داشته باشیم و گفته شد که تنها آقای فرهاد فخرالدینی را برای تجلیل از پرویز مشکاتیان روی سن دعوت میکنند. سوال کردم که آیا در این جلسه استاد شجریان هم هست؟ گفتند: «بله؛ ولی قرار است که تنها در برنامه حضور داشته باشند و روی سن نیایند».
سجادی ادامه داد: پس از آغاز برنامه قرار شد، ویدیوهایی ببینیم. زمان پخش این تصاویر در لابلای صحبتهای استاد مشکاتیان ارادت و عشقی درباره استاد شجریان وجود داشت. سالن به یک باره در سکوت عجیبی فرو رفت و من بعد از پخش این تصاویر روی صحنه حضور پیدا کردم. وقتی پشت تریبون رفتم، احساس کردم که این جمع منتظر یک اتفاق است. در آنجا یکی از بزرگترین ریسکهای عمرم را کردم. به آرامی به تریبون نزدیک شدم آقای نوربخش که مقابل من نشسته بود، گویی چیزی را احساس کرد و اشاراتی به من کرد اما من به روی خودم نیاوردم و گفتم: «حضار محترم تصاویر گویاتر از چیزی نیست که من بخواهم حرفی به زبان بیاورم. شما دیدید این نادره موسیقی ایران با چه عشقی از بزرگمرد موسیقی ایران استاد شجریان یاد کردند. طبق برنامه قرار است از فخر موسیقی ایران، فرهاد فخرالدینی برای تحلیل از استاد مشکاتیان دعوت کنم اما دلم گواهی دیگری میدهد و میخواهم علاوه بر استاد فخرالدینی از استاد شجریان هم دعوت کنم روی صحنه حضور داشته باشد». در همین لحظه سالن وزارت کشور از صدای دست مردمی که منتظر این صحنه بودند به لرزه درآمد. این اتفاق باعث شد، فاصله چندین ساله آنها به حداقل برسد و بعدا حتی استاد شجریان به کنسرت استاد مشکاتیان رفتند.
اجرای گروه موسیقی «قمر» به سرپرستی نوید دهقان و خوانندگی حمیدرضا نوربخش، بخش دیگری از این برنامه بود.
source