سریال محبوب «پیکی بلایندرز» اخیرا با پخش فصل ششم خود در اوایل سال ۲۰۲۲ به پایان رسید. خانواده شلبی به معنای واقعی کلمه در هر شرایطی جان خود را به خاطر میانداختند و بینندگان را از همان ابتدا درگیر داستان خود کرده بودند و تماشاگران مانند هر سریال دیگری که امتیاز بالایی داشت، از دیدن پایان آن ناراحت شدند.
با این حال، یک پایان میتواند به اندازه دیگر قسمتهای یک سریال قدرتمند باشد و اغلب مواقع کیفیت کلی داستان را ثابت میکند. هیچ بینندهای دوست ندارد که سریال مورد علاقهاش به دلیل یک پایانبندی ضعیف از اصل داستان دور شود. سریالهای زیادی با پایانبندی فوقالعاده وجود دارند که با هم به بررسی آنها میپردازیم.
پس از موفقیت نسخه بریتانیایی «اداره»، اقتباس آمریکایی آن منتشر شد که استانداردهای بالای سریال اصلی را برآورده کرد. طرفداران به مدت ۹ فصل شاهد این مجموعه بودند و نویسندگان سریال، ساخته خود را با یک پایانبندی عالی به انتها رساندند. برخی فصلها بهتر از سایر آنها بودند. با این حال پایانبندی خوب سریال ضعفهای کوچک خود مجموعه را هم جبران کرد. البته سریال قبل از این که مایکل آن را ترک کند بهتر بود اما پایانبندی آن عالی محسوب میشود.
مایکل اسکات عامل اصلی موفقیت سریال بود. بنابراین قابل درک است که برخی دلشان برای او در قسمتهای پایانی تنگ شود اما بازگشت وی برای قسمت آخر و احساس دلگرمکنندهای که هر یک از کارمندان داندر میفلین داشتند، واقعا لذتبخش بود.
«برکینگ بد» داستانی واقعا بدیع دارد که هوش آکادمیک را با دنیای ناآرام و خطرناک تولید و فروش مواد مخدر ترکیب میکند. ماجراجویی والتر با پیچ و خمهای غیرمنتظره و تاریکی همراه شد و زندگی او شروع به گره خوردن کرد اما پایانبندی آن به اندازه کافی جذاب بود و این سریال فوقالعاده را به خوبی به سرانجام رساند.
این مجموعه قطعا راضیکننده بود و به نظر میرسد که همه خطوط داستانی به بهترین شکل ممکن به هم پیوند خوردند. این سریال دارای داستانهای فرعی مختلف است و والتر یک زندگی مخفیانه دارد و باید پایانی داشته باشد که کل داستان را دربرگیرد و این همان کاری بود که نویسندگان با موفقیت انجام دادند.
«بلک ادر» یک کمدی خندهدار بریتانیایی است که دورههای زمانی مختلف را در یک محیط کمدی بررسی میکند و شخصیت بلک ادر در هر فصل، از نوادگان نسل قبلی است.
کل سریال با طنزهای فرعی همراه بود اما پایان آن به زیبایی درد و غم جنگ جهانی اول را به تصویر کشید. در نهایت سربازان با مرگ حتمی روبهرو شدند و این سریال که در مضامین طنز خود ثابتقدم بود، برای کنکاش در فضایی دیگر، تغییر ژانر داد و سریال با حالتی معنادار به پایان رسید.
این سریال که از فیلم بلندی به همین نام اقتباس شده، یک کمدی کلاسیک درباره جنگی در کره است که بر روی گروهی در یک بیمارستان سیار جراحی ارتش تمرکز دارد. این داستان بر اساس جنگ کره بود اما بازتابی از جنگ ویتنام محسوب میشود و در عین حال از بعد تعلیمی و پندآمیز خودداری میکرد.
یکی از کاربران ردیت این مجموعه را به عنوان سریالی با بهترین پایانبندی انتخاب کرد. در اپیزود «خداحافظ، به امید دیدار و آمین» که به درستی نامگذاری شده بود، شاهد این بودیم که شخصیتها درباره برنامههای خود پس از پایان جنگ، زندگیهای متفاوت و جدایی از یکدیگر صحبت کردند. سریال پر از صحنههای کمدی فراوان است اما پایانی احساسی و عالی دارد که مهارت سازندگان مجموعه را ثابت میکند.
پایان این مجموعه به یکی از پربینندهترین قسمتهای آخر سریالهای تاریخ تلویزیون تبدیل گردید و «چیرز» یک بار برای همیشه تمام شد. شخصیتهای اصلی آن با شخصیتهای سریال «دوستان» قابل مقایسه هستند و کیفیت طنز آنها برابر است اما آنها به دهههای متفاوت تعلق دارند. این سریال در زمان پخش خود محبوب بود و به دلایل متعدد هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد.
پایانبندی آن دلچسب و به یاد ماندنی بود. سم در نهایت متوجه شد که نوشیدنیفروشی تنها عشق واقعی اوست و این موضوع، متفاوت و نسبت به پایانبندیهای غیرواقعی جالبتر بود.
فیبی والر بریج با شکستن دیوار چهارم در «فلیبگ» (ترفندی که بیشتر در اجراهای تئاتری دیده میشود) رویکردی تازه در ژانر تراژدی کمدی اتخاذ کرد. «فلیبگ» به عنوان سریالی با یک بازیگر اصلی زن شروع شد و این تصمیم منطقی بود. با این حال، استفاده از این ابزار تنها یکی از جوانب خوب این مجموعه به حساب میآمد.
مکالمه همیشگی فلیبگ با دوربین ظاهرا یک مکانیزم ایمنی برای شخصیت او در موقعیتهای نابسامان بود اما او در فصل پایانی از دوربین و تماشاگر فاصله گرفت تا شاید شروعی دوباره داشته باشد. این تغییر یک حس واقعی امیدبخش برای این شخصیت بسیار دوستداشتنی ایجاد کرد که بینندگان از دیدن آن بسیار خوشحال بودند.
شاید منصفانه باشد که بگوییم «دوستان» یکی از شناختهشدهترین و نمادینترین کمدیهای آمریکایی است که در دهه ۹۰ میلادی شروع شد. بازیگران آن قلب تماشاگران سرتاسر جهان را ربودند و مخاطبان شاهد پیشرفت زندگی آنها با عشق، خنده و همه چیزهای پیچیده در این بین بودند.
شش شخصیت اصلی زندگی خود را ادامه میدادند و زمان آن رسیده بود که فصل دهم آخرین فصل آنها باشد. پایان دادن به این داستان برای طرفداران و همچنین خود شخصیتها سخت و احساسی بود. به نظر میرسید همه شخصیتها با شادی و خوشحالی به زندگی خود ادامه میدهند اما به هر حال از به پایان رسیدن داستان خود ناراحت بودند.
«اسکرابز» یک کمدی بسیار محبوب بود (و هنوز هست) که حول زندگی روزمره پزشکان متخصصی در یک بیمارستان میچرخد. این سریال به دلیل بسیاری از عناصرش، از جمله شخصیتها، خط داستانی، موسیقی و شوخیهای خاصش با استقبال زیادی روبهرو شد.
مطمئنا باید فصل ۹ را نادیده بگیریم، زیرا کاملا اضافی بود. جالب اینجاست که بسیاری از بینندگان از فصل ۹ استقبال نکردند و فصل ۸ را به عنوان پایان عالی داستان پذیرفتند، فصلی که به طور خلاصه خطوط داستانی هر یک از شخصیتهای اصلی را به هم گره میزند. بینندگان آخرین قسمت از فصل ۹ را چندان دوست نداشتند و پایانبندی فصل ۸ چیز دیگری بود.
«نارنجی مد جدید است» یک درام کمدی در نتفلیکس بود که برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ پخش شد و جزئیات زندگی در زندان زنان را به تصویر میکشد. این سریال بسیار محبوب شد. البته برخی از بینندگان، بخشهایی از آن را دوست نداشتند اما پایان آن، نقاط ضعف را جبران کرد.
داستان این مجموعه برای چند فصل در اواسط کار افت کرد اما پایان آن فوقالعاده بود. گاهی اوقات، شاید یک سریال از مسیر خود خارج شود و خطوط داستانی آن با آنچه قبلا دیده شده مطابقت نداشته باشند. «نارنجی مد جدید است» دقیقا ثابت میکند که چرا یک پایان خوب بسیار مهم است و در واقع اوضاع یک سریال را کاملا بهبود میبخشد.
تعدادی زیادی سریال تخیلی با پایانبندیهای برجسته وجود دارند اما برخی از سریالها که بر اساس حقیقت هستند به همان اندازه درخشان ظاهر میشوند.
این سریال بر اساس کتابی به همین نام اثر استفان امبروز ساخته شد و بر گروهی از سربازان جنگ جهانی دوم تمرکز دارد. هر اپیزود درباره اتفاقات پیرامون سربازان واقعی بود و مینیسریال به طرز شگفتانگیزی، با مصاحبههایی با هر یک از سربازان بازمانده به اتمام میرسد و حس و درک بهتری از آنچه روایت میشد ارائه میکند. قطعا یک سریال تلویزیونی هرگز نمیتواند شدت واقعیات جنگ را به تصویر بکشد اما کلام آنهایی که واقعا در جنگ مبارزه کردهاند، نمونه کوچکی از حقایق حوادث است و به فهم بیننده کمک میکند.
منبع: screenrant