بازار بزرگ تهران، به عنوان یکی از شریان‌های اصلی اقتصادی و فرهنگی پایتخت و همچنین کشور، هر روز میزبان هزاران و بلکه حدود یک و نیم میلیون نفر از شهروندان، مسافران و خریدارانی است که در دل کوچه‌های تنگ و پر رفت‌وآمد آن تردد می‌کنند؛ جایی که حجم انبوه کالا، انبارهای غیرمجاز، تولیدی‌ها، سیم‌کشی‌های فرسوده و ساخت‌وسازهای قدیمی، این قلب تپنده تجارت را به نقطه‌ای پرخطر تبدیل کرده است.

به گزارش ایسنا، با وجود هشدارهای مداوم کارشناسان ایمنی و آتش‌نشانی، هنوز بخش زیادی از این بازار فاقد حداقل‌های ایمنی است؛ نه راه‌های دسترسی مناسب برای خودروهای امدادی وجود دارد، نه سازه‌ها و انبارها استانداردهای لازم را رعایت می‌کنند.  باراشتعال زیاد بازار نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد. در بازار تولیدی‌های بسیاری وجود دارد که ایمنی را دو چندان به خطر می‌اندازد.

آتش‌نشانان بارها اعلام کرده‌اند که در صورت بروز حادثه‌ای گسترده، امکان ورود سریع و انجام عملیات مؤثر در بعضی از راسته‌های بازار تقریباً ناممکن است؛ موضوعی که می‌تواند در چند دقیقه به فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر بدل شود.

ایمن‌سازی، نوسازی و سامان‌دهی بازار بزرگ تهران دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت فوری است. دستگاه‌های مسئول باید هرچه سریع‌تر ورود کرده و با همکاری شهرداری، میراث فرهنگی، اتحادیه‌ها و کسبه و دیگر دستگاه‌های ذی ربط طرح جامع ایمنی را اجرا کنند. کسبه نیز باید نقش خود را جدی بگیرند؛ رعایت استانداردها، تخلیه انبارهای ناایمن، اصلاح سیم‌کشی‌ها و بازنگری در چیدمان کالاها و کاهش تولیدی‌های بازار از واجبات است.

پیشگیری از حادثه، هزینه‌اش همیشه کمتر از درمان است

بازار بزرگ فقط محل خرید و فروش نیست؛ میراث اقتصادی و فرهنگی پایتخت است و حفاظت از آن، حفاظت از جان مردم است. پیشگیری از حادثه، هزینه‌اش همیشه کمتر از درمان است؛ وقت آن رسیده که تصمیم‌های جدی گرفته شود، قبل از آنکه حادثه‌ای بزرگ، همه را غافلگیر کند. از صرفا جلسه‌های پی در پی و حرف زدن باید عبور کرد و کار را به عمل رساند. 

کامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران در گفت‌وگو با ایسنا با اعلام فهرست جدیدی از ساختمان‌های پرخطر بازار تهران بیان داشته که وضعیت ایمنی در این ساختمان‌ها به‌ شدت بحرانی است. در صورتی که مالکان و مدیران این بناها نسبت به اجرای دستورالعمل‌های ایمنی اقدام نکنند، این ساختمان‌ها تا پایان سال تعیین‌تکلیف شده و احتمال پلمب آن‌ها وجود دارد.

اسامی این یازده ساختمان پر خطر عبارت از: سرای وحید، سرای حاج ملاعلی، سرای سیدولی، سرای اتفاق، پاساژ شناسا، پاساژ زورخانه، پاساژ وحدت، پاساژ بلور، سرای باغچه علی‌گوله، سرای رشتی، پاساژ طلازاده. 

پاساژ سیدولی را به عنوان یکی از پاساژهای پرخطر انتخاب کرده و برای تهیه گزارش با معاون پیشگیری آتش نشانی منطقه بازار و تعدادی از مأموران آتش نشانی به آنجا رفتیم و با مشاهده پاساژ تمام خطرات پنهان و آشکاری که بارها آتش نشانی اعلام کرده بود به وضوح مشاهده کردیم.

معاون پیشگیری آتش‌نشانی منطقه بازارتهران: ۸۲۷ مکان پرخطر و ۱۱ ساختمان «بسیار پرخطر» در بازار تهران

علی نژاد معاون پیشگیری آتش‌نشانی منطقه بازار تهران نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در بازدید میدانی از پاساژ سیدولی، بیان داشت که بازدیدهای روزانه تیم ایمنی بازار تهران از ۱۳۵۷ سرا، تیمچه و مجموعه پاساژ نشان می‌دهد که وضعیت ایمنی بسیاری از این اماکن در سطح بسیار نگران‌کننده‌ای قرار دارد. از مجموع بازدیدها، ۸۲۷ مکان پرخطر شناسایی شده و ۱۱ ساختمان نیز در دسته «بسیار پرخطر» قرار دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در اکثر این مجموعه‌ها، حتی ساختمان‌های کم‌خطر نیز به سختی قابل شناسایی هستند و عملاً تمامی فضاها نیازمند اقدامات ایمنی جدی هستند.

تولیدی‌ها، انبارها و نبود سیستم اعلام و اطفا؛ ترکیب مرگبار بازار تهران

پاساژ سیدولی جزو ۱۱ ساختمان پرخطر بازار تهران

وی درباره وضعیت پاساژ «سید ولی» توضیح می‌دهد: این مجموعه از لحاظ ایمنی بسیار بحرانی است؛ انبارها و کارگاه‌ها به صورت تو در تو ساخته شده‌اند و مسیرهای خروج و ورود اصلی محدود است. در صورت وقوع حریق، ورود نیروهای آتش‌نشانی و عملیات اطفا به شدت دشوار خواهد بود.

تولیدی‌ها، انبارها و نبود سیستم اعلام و اطفا؛ ترکیب مرگبار بازار تهران

علی‌نژاد معاون پیشگیری منطقه ۶ آتش‌نشانی تهران با اشاره به وضعیت نگران‌کننده این ساختمان ادامه می‌دهد: وقتی می‌گوییم ۱۱ ساختمان بسیار پرخطر داریم به این معنا نیست که باقی ساختمان‌ها ایمن هستند؛ اما شرایط این ۱۱ مورد به مراتب بدتر است.

او می‌گوید: پاساژ سیدولی به دلیل بورس کفش، حجم زیادی از مواد قابل‌اشتعال را در خود جای داده است. علاوه بر مغازه‌ها، انبارهای مستقر در طبقات بالا با قرقره اجناس را جابه‌جا می‌کنند و برخی واحدها از پیک‌نیک برای کارهای تولیدی استفاده می‌کنند؛ در حالی که بازار تهران گازکشی ندارد و استفاده از شعله باز در کنار چسب و مواد قابل‌ اشتعال، مصداق یک خطر جدی است.

معاون پیشگیری منطقه ۶ آتش‌نشانی تهران با انتقاد از نبود تجهیزات ایمنی می‌افزاید: بعضی کسبه فکر می‌کنند داشتن چند خاموش‌کننده دستی، یعنی ایمنی؛ در صورتی که این‌طور نیست. در حوادث مشابه مثل سرای موسوی دیدیم که یک پاساژ کامل در اثر یک پیچ برق از بین رفت.

او ضعف سیستم برق، نبود اعلام و اطفای حریق و انبارداری غیراصولی را از دیگر مشکلات مهم این ساختمان عنوان کرده و تأکید می‌کند: در صورت بروز کوچک‌ترین حادثه، با خاموش‌کننده دستی امکان مهار آتش وجود ندارد.

به گفته علی‌نژاد، تمام مکاتبات لازم با مراجع قضایی انجام شده و جلسات ایمنی بازار برگزار شده، اما متأسفانه اقدامات عملی لازم از سوی متولیان انجام نشده است. بنابراین در صورت وقوع حادثه، پیشگیری از آسیب به افراد بسیار دشوار خواهد بود.

تولیدی‌ها، انبارها و نبود سیستم اعلام و اطفا؛ ترکیب مرگبار بازار تهران

پاساژ سیدولی، ناایمنی و اظهارات کسبه

یکی از کسبه در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، بیان داشت که ما با قشر کارگر طرف هستیم، ما در حد توانی که داشتیم کف پاساژ و برق را نوسازی کرده‌ایم. در این میان نه سازمان اوقاف که صاحب ملک است به ما کمک کرد و نه شهرداری و دیگر افراد و سازمان آتش نشانی. بعد از ۵۰ سال، اداره آب با همراهی اوقاف، آب این پاساژ را قطع کرده است. به گفته این کسبه، اداره آب بیان داشته است که اگر نیازمند آب هستید، آن را خریداری کنید.

وی در ادامه حرف‌هایش اظهار داشت که همین کف پاساژ را ما حفر کنیم، دریچه‌های آب برای ۵۰ سال پیش وجود دارد. ما برای سیستم اطفاء نیازمند آب هستیم و نداریم. 

معاون پیشگیری آتش‌نشانی منطقه بازار که به همراه خبرنگار ایسنا در پاساژ حضور داشت، در پاسخ به این که نبود آب مانع نصب سیستم اطفاء شده است، در جمع کسبه بیان داشت: شما سیستم اطفاء خود را طراحی کنید، ما سازمان آب را به این پاساژ می‌آوریم و می‌گوییم این کسبه سیستم خود را گذاشته است و آب این مجموعه را وصل کنید و همکاری کنید. 

علی‌نژاد در مقابل پاسخ مجدد به کسبه‌ای که بیان دارد ما آب نداریم برای خوردن، چطور این سیستم را نصب کنیم، بیان می‌کند که چرا سیستم اعلام حریق که نیازمند آب نیست را وصل نکردید؟ و کسبه در مقابل اعلام کردند « نصب می‌کنیم»؛ معاون در مقابل زمان می‌خواهد که کی این کار را انجام می‌دهید و کسبه تنها یک جمله بیان می‌کنند که: «بله! وصل می‌کنیم».

یکی دیگر از کسبه که در صنف کفش‌فروشی مشغول است، تیم خبری ما و معاون آتش‌نشانی را به سمت مغازه خود می‌برد و با بیانی انتقادی، اظهار می‌کند: سقف این مغازه پوسیده است. ما آمدیم برای این سقف نامه بگیریم و ایمن‌سازی کنیم و سقف را کامل برداریم. میراث فرهنگی وارد شد، اداره اوقاف وارد شد، شهرداری که یکی از معضلات بزرگ ماست وارد کار شد و بیان داشتند که شما حق و اجازه دست زدن به این سقف را ندارید. ما نیز مجبوری به صورت سطحی دستی به سر و روی سقف کشیدیم. کسی پایش را روی پشت‌بام مغازه من بگذارد این سقف فرو می‌ریزد. 

معاون آتش‌نشانی رو به روی شخص بیان می‌کند که آیا این مکان استحکام بنا ندارد؟ و در مقابل، کسبه از واژه «بله» استفاده می‌کند. علی نژاد به حرف خود ادامه می‌هد و می‌گوید: شما با علم به این که می‌دانید این جا استحکام بنا ندارد، این همه اجناس را در مغازه‌ها روی هم انبار کردید. شما باید سیستم ایمنی خود را نصب و طراحی کنید و حجم اشتعال را پایین بیاورید.

در این میان دیگر کسبه که به همراه خود یک کپسول آتش‌نشانی به میان بازار آورده است، بیان می‌کند که ما اینجا کپسول های آتش نشانی را تهیه دیده‌ایم. او ادامه می‌دهد که با وجود این که تمام این مسائل وظیفه سازمان اوقاف است، اما ما دور تا دور این وسایل را تهیه و مستقر کرده‌ایم. معاون آتش نشانی بیان می‌دارد که این خاموش کننده‌های دستی در مقابل بار اشتعال این مکان که پر از کفش، چسب و … است، جوابگو نمی‌باشد.  

کسبه‌ای دیگر که از سقف مغازه خود می‌گفت، ادامه می‌دهد که در این پاساژ تولیدی‌ها را خارج کرده‌ایم. اما مشاهدات میدانی ما و حرف معاون آتش نشانی با این حرف همخوانی ندارد. هم ما تولیدی‌ پشت تولیدی دیدیم و هم انبار روی انبار تا سقف کالا و کارتن و کفش و چسب. انبارهایی که سه طبقه روی هم و با قرقره و طناب کالا را از پایین به بالا و از بالا به پایین جا به جا می‌کردند.

افراد از راه‌پله‌های باریک، خطرناک و با عرض کم، برخی دیگر از ورودی‌های این انبارها و تولیدی‌ها با نرده‌های آهنی ناایمن، به درون مغازه خود رفت و آمد داشتند. هر تولیدی و مغازه یک پیکنیک نیز در  دل خود کنار کالاها و چسب و کفش قرار داده که خطر را دو چندان می‌کند و سیم کشی‌های نامنظم و بی حصار نیز همکار این خطر است.

یکی از کسبه ها با اطمینان خاطر نشان می‌کند که خطر اشتعال در این مکان تنها دو درصد است. اما گفته‌های آتش‌نشانی و مشاهدات این حرف را نقض می‌کند و وقتی  که این کسبه بیان می‌کند که نه تولیدی در این مکان وجود دارد و نه کپسول گاز، در کنار خودش، هم تولیدی را دیدیم و هم کپسول گاز را. 

معاون آتش نشانی در جمع کسبه‌ای که به جلوی دوربین ما گرد هم آمده بودند بیان می‌کند که اگر شما قبول نکنید، ما ساعت ها از ایمنی سخن بگویم، باز شما قبول نخواهید کرد. حرف من این است که این تعداد خاموش کننده دستی برای این مکان با این بار اشتعال کافی نیست. اگر سیستم‌های اطفاء و اعلام خود را نصب نکنید، شبی، نیمه شبی اگر حریقی اینجا رخ بدهد، کسی متوجه آن نخواهد شد و کل پاساژ را در بر می‌گیرد. باید سیستم اعلام و اطفاء اتومات اینجا قرار بگیرد که اگر زمانی کسی نبود و حریقی رخ داد، این سیستم اطلاع دهد و آتش‌نشانان به موقع بیایند و از حریق جلوگیری کنند تا کل بازار را در برنگیرد. باید در مقابل عدم استحکام بنای اینجا حجم بار اشتعال را کاهش دهید. یکی از کسبه در میان جمع چند بار با جمله «درست است این حرف‌ها و باید ایمن شود، سخنان ایمنی و ضعف ایمنی را تأیید می‌کند».

در ادامه این گفت‌وگو با کسبه پاساژ سید ولی، آنان از جلوگیری سازمان‌ها برای ایمن سازی می‌گویند و در مقابل معاون آتش نشانی، علی نژاد بیان می‌کند که در بحث ایمنی هیچ سازمان و ارگانی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. این قانون کشور است.

معاون آتش نشانی در مقابل سخن یکی از کسبه‌ها بیان می‌کند که؛ اول تصمیم بگیرید که می‌خواهید ایمن سازی را انجام دهید. اگر ذهنیت این باشد که نمی‌شود، کسی نمی تواند بحث مالی را تأمین کند، اجاره مغازه خودش عقب افتاده است، این طور نمی شود. کسی که نمی‌تواند الان اجازه خودش را بدهد اگر ملکش آتش بگیرید دیگر درآمدی نمی تواند دربیاورد. می‌شود مثل مجموعه موسوی مهر که آتش گرفت و کاسبی های بسیاری را از بین برد. 

معاون پیشگیری سازمان آتش‌نشانی در ادامه بازدید میدانی به همراه خبرنگار ایسنا بیان می‌کند که این ساختمان قدیمی است. ساختار آن استحکام بنا ندارد. این دوستان آمده‌اند و یک سری بار به آن اضافه کرده‌اند و اینجا چند مشکل ایجاد می‌کند؛ اگر اتفاقی بیافتد و حریقی رخ دهد، دسترسی نیروهای امدادی به این انبارهای تو در تو بسیار سخت است. از آن بدتر کسانی که در اینجا محبوس می‌شوند، خارج کردن آن ها سخت است. 

یکی از کسبه درباره ایمنی و اینکه چطور در چنین مغازه‌ای با این سقف های کوتاه، نرده‌بان ناایمنی که به مغازه راه ایجاد می‌کند، سیم کشی‌های ناایمن که با یک جرقه حادثه ایجاد می‌کند، وسایل برقی، کپسول و شعله و عدم عایق بندی، کار می‌کنند؟ می‌گوید: دیگر چاره‌ای نداریم. ما صاحب ملک نیستیم. بارها گفته‌ایم که درست کنند.

وی با اشاره به انبار پر از کالای بالای مغازه خود که متعلق به وی نیست، اظهار می‌کند: بارها به مالک گفته‌ایم این محل را ایمن سازی و درست کنند، اما توجه‌ای نداشته اند. گفته‌ایم که این انبار پر از کارتن و کالاست و یک حادثه حریق همه را در برمی گیرد، اما باز توجه و اقدامی نکرده است. خود مغازه ما هم ایمن سازی نیست. 

با حضور مأموران آتش‌نشانی در یکی از مغازه‌هایی که چند سال پیش طعمه حریق شده است، حضور پیدا می‌کنیم، اما متأسفانه باز هم برای ایمن سازی هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است. خاموش کننده دستی‌ کوچکی را مشاهده می‌کنیم که ۴ سال از تاریخ انقضای آن گذشته است. به اطراف این مغازه کوچک که نگاه می‌کنیم هنوز آثار آتش‌سوزی چند سال پیش دیده می‌شود. تلویزیون و باند صوت هایی که دفرمه شده‌اند هم مشخص هستند. از کسبه سوال می‌کنیم که چرا برای ایمن سازی و حداقل اصلاح این برق کشی که هزینه چندان و وقت زیادی هم نمی‌گیرد و جان و مال خودتان را از خطر دور می‌کند، اقدامی نکرده‌اید؟ که در پاسخ می‌گویند مشکلاتی اقتصادی وجود دارد و در کل حق با شماست!

انبارها و تولیدی‌ها به هیچ عنوان نباید در داخل بازار فعالیت کنند

معاون پیشگیری سازمان آتش‌نشانی تهران در این بازدید ضمن این توصیه که تولیدی‌ها و انباری‌ها باید به خارج از محدوده بازار منتقل شوند و در بازار صرفاً عملیات فروش و عرضه انجام شود، تأکید می‌کند: این کار ضمن کاهش خطرات حریق، دسترسی ایمن‌تر به مشتریان و کنترل بهتر شرایط ایمنی را امکان‌پذیر می‌کند و شهروندان هم با شرایط ایمن در بازار حضور پیدا می‌کنند.

تولیدی‌ها، انبارها و نبود سیستم اعلام و اطفا؛ ترکیب مرگبار بازار تهران

وی بیان می‌کند: بازار بزرگ تهران باید محلی برای عرضه و نمایش کالا باشد، نه محلی برای انبارداری و تولید مواد اشتعال‌زا. آوردن انبارها و تولیدی‌ها به داخل بازار علاوه بر خطر آتش‌سوزی، باعث ایجاد مشکلات ترافیکی و محدودیت‌های عملیاتی و امدادرسانی در شرایط اضطراری می‌شود.

معاون پیشگیری سازمان آتش نشانی تهران اظهار می‌کند که بازار نیازی به انبارداری و تولید کالاهای اشتعال‌زا در محل خود ندارد. مواد اولیه، چسب‌ها، سیلندرهای گاز و سایر مواد قابل اشتعال که برای تولید استفاده می‌شوند، بهتر است در مکان‌های ایمن و خارج از بازار نگهداری شوند و تنها نمونه کالای نهایی برای عرضه به بازار منتقل شود. آوردن این حجم از مواد خطرناک به داخل بازار، شرایط پرخطر ایجاد کرده و رفت‌وآمد بالا، شلوغی و افزایش بار اشتغال را به دنبال دارد.

پیشگیری بهتر از درمان 

دستگاهها همکاری نکردند؛ طرح مخزن مرکزی و سیستم اطفاء حریق متوقف ماند

عبدولی درباره طرح استقرار پنج مخزن اضطراری در بازار بزرگ تهران نیز توضیح می‌دهد: با توجه به کوچک‌بودن مغازه‌ها و حجره‌ها، امکان نصب پمپ و مخزن مجزا در هر واحد وجود ندارد. به همین دلیل پیشنهاد دادیم پنج مخزن مرکزی در بازار نصب شود؛ طرح آن آماده شد، لوله‌کشی‌ها طراحی شد و کار برای اجرا نیز پیش رفت، اما به دلیل عدم همکاری برخی نهادها و سازمان‌ها متوقف ماند.

او گفت که اجرای این طرح می‌تواند سطح ایمنی بازار را به‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد و در صورت اجرای طرح، در ورودی هر مغازه یک اسپرینکلر نصب می‌شود و اگر حریقی رخ دهد، همان‌جا کنترل می‌شود و اجازه سرایت به واحدهای مجاور را نمی‌دهد. این سیستم اطفای حریق در دنیا پذیرفته‌شده است و در واقع مانند آن است که بالای سر هر مغازه یک آتش‌نشان مستقر باشد تا حریق را در لحظه مهار کند.

معاون پیشگیری سازمان آتش‌نشانی درباره امکان اجرای این طرح، می افزاید: کار سختی نیست. طراحی فنی و مطالعات دشوار انجام شده و خوشبختانه بازار نیز آمادگی خود را برای اجرا اعلام کرده است. امیدواریم نهادهای ذی‌ربط همکاری کنند تا این طرح عملیاتی شود، چون کاملاً شدنی است.

تولیدی‌ها، انبارها و نبود سیستم اعلام و اطفا؛ ترکیب مرگبار بازار تهران

به گزارش ایسنا، در حالی که آتش‌نشانی بارها درباره خطرهای جدی بازار بزرگ تهران هشدار داده، نه طرح مخزن مرکزی به سرانجام رسیده، نه انبارها و تولیدی‌ها از دل بازار خارج شده‌اند و نه تجهیزات حداقلی ایمنی در بیشتر ساختمان‌ها نصب شده است.

بازار تهران هر روز شلوغ‌تر، پیچیده‌تر و پرخطرتر می‌شود و کوچک‌ترین سهل‌انگاری می‌تواند به حادثه‌ای بزرگ و غیرقابل جبران منجر شود.

حالا همه نگاه‌ها به تصمیم نهادهای مسئول دوخته شده؛ تصمیم‌هایی که اگر امروز گرفته نشوند، فردا شاید خیلی دیر باشد.

انتهای پیام

source

توسط irmusic4.ir