هیلاری کلینتون از اولین پیشنهاد اقتصادی واقعاً جالب خود رونمایی کرده است
هیلاری کلینتون از اولین پیشنهاد اقتصادی جالب توجه مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری خود رونمایی کرده است.
وی در طی یک سخنرانی در نیویورک ، طرحی را برای افزایش مالیات بر درآمد حاصل از سرمایه گذاری هایی که آمریکایی های پردرآمد برای کمتر از شش سال در اختیار دارند ، شرح داد. این بخشی از یک پلتفرم گسترده تر است که برای مبارزه با آنچه او “سرمایه داری سه ماهه” می خواند طراحی شده است – تمرکز شرکت های آمریکایی بر حفظ ترجیحات کوتاه مدت برای جلب رضایت سهامداران. کلینتون گفت: “تجارت آمریکایی باید از استبداد گزارش درآمد امروز خلاص شود.”
صادقانه بگویم ، برخی از ایده هایی که او مطرح کرده است – مانند قوانین دقیق تر در مورد پرداخت حقوق مدیران و قوانین قوی تر در مورد بازخرید سهام – کمی لنگ بود.
اما افزایش مالیات بر سرمایه گذاران می تواند به یک موضوع تعیین کننده تبدیل شود.
واضح ترین دلیل آن این است که این افزایش مالیات است. مدعیان جمهوری خواهی مانند مارکو روبیو و رند پاول در مورد حذف کامل مالیات بر درآمد سرمایه گذاری بحث کرده اند ، اقدامی که به طرز عظیم به نفع خانوارهای ثروتمند است. (اقتصاددان دانشگاه نیویورک ، ادوارد ولف محاسبه می کند که ، در سال 2013 ، 10 درصد خانوارهای آمریکایی 81.4 درصد از کل سهام را در اختیار داشتند.) هیلاری رسماً در جهت مخالف حرکت می کند.
در اینجا نحوه کارکرد آن آورده شده است. امروز ، وقتی آمریکایی ها سهام یا اوراق قرضه ای را که کمتر از یک سال نگه داشته اند می فروشند ، به عنوان درآمد طبیعی مالیات دریافت می شود. اگر آن را بیش از یک سال نگه دارند ، نرخ بهره بلند مدت سرمایه را که از نظر فنی حداکثر 20 درصد است ، پرداخت می کنند. (با این حال ، افراد با درآمد بالا نیز 3.8 درصد اضافه هزینه تحت Obamacare پرداخت می کنند ، بنابراین تعداد نهایی در واقع 23.8 درصد است.)
کلینتون بسیار منطقی استدلال می کند که احمقانه است که پس از فقط یک سال همه چیز را به عنوان یک سرمایه گذاری بلند مدت در نظر بگیریم. در عوض ، او می خواهد نرخ سود سرمایه ای به تدریج کاهش یابد ، به طوری که هرچه افراد سهام ، اوراق قرضه و صندوق های سرمایه گذاری خود را بیشتر نگه دارند ، پس از واریز پول آنها کمتر پرداخت می شود. برای آمریکایی ها در گروه مالیات بالا ، دولت از سرمایه گذاری ها مالیات می گیرد کمتر از دو سال مانند درآمد معمولی فروخته می شود.
سپس ، طی چهار سال آینده ، این نرخ به 20 درصد کاهش می یابد (برای بدست آوردن کل مالیات باید مبلغ 3.8 درصد اضافه بار اوباما را به هر یک از این اعداد اضافه کنید). هیچکدام از اینها بر افرادی که از بالاترین سطح استفاده نمی کنند تأثیر نمی گذارد.
مطالب بیشتر عکس صفحه
باز هم ، هیلاری این تغییر در کد مالیات را به عنوان راهی برای ترغیب سرمایه گذاران به فکر طولانی مدت ، به جای فشار آوردن به شرکت ها برای کاهش سرمایه گذاری و پرداخت سود سهام برای غنی سازی سهامداران خود در ازای رشد آینده ، آماده کرده است. ممکن است کارساز باشد. ممکن است اینگونه نباشد.
اما ، در نهایت ، این افزایش تدریجی مالیات بر درآمد سرمایه گذاری است و این باید بسیاری از مترقیان را خوشحال کند. صرف نظر از اینکه رفتار سرمایه گذاران را تغییر دهد ، مقداری پول از ثروتمندان به دست خواهد آورد ، به خصوص با توجه به اینکه سهام متوسط ​​در حال حاضر کمتر از یک سال نگهداری می شود.
به ناچار محافظه کاران استدلال می کنند که این طرح قاتل کار است. به طور کلی ، حق معتقد است که افزایش سود سرمایه (یا سود سهام شرکت ها) تصور اشتباهی است ، زیرا افراد را از سرمایه گذاری در شرکت ها و پس انداز منصرف خواهد کرد ، که در نتیجه باعث می شود شرکت ها سرمایه گذاری کمتری در عملیات خود داشته باشند. کافی است بگویم که کاملاً واضح است که واقعیت ندارد.
اگر به راحتی نرخ بالای سود سرمایه را در برابر رشد اقتصادی ترسیم کنید ، الگوی آشکاری وجود ندارد. با توجه به تعداد زیادی از عوامل موجود در اقتصاد در یک لحظه خاص ، برای اقتصاددانان بسیار دشوار است که مطالعات معتبری را به تفکیک اثرات مالیات سرمایه گذاری ، که همانطور که سرویس تحقیقات کنگره متذکر شده است ، تأثیر بسیار کمی دارند اینکه در نهایت هزینه تأمین مالی خود برای شرکتها چقدر است.
با این حال ، یک مقاله هوشمندانه از دنی یگان ، استاد دانشگاه کالیفرنیا ، برکلی ، نشان داد که کاهش مالیات سود سهام دولت بوش در سال 2003 هیچ تأثیری بر سرمایه گذاری شرکت ها ندارد. یاگان به نحوه سازماندهی شرکتها به عنوان C-Corporate ها که تحت تأثیر این تغییرات تحت تأثیر قرار گرفتند ، در مقایسه با شرکتهای سازمان یافته به عنوان S-Corporate ها که تحت تأثیر قرار نگرفتند ، نگاه کرد.
داستان کوتاه کوتاه: تفاوت زیادی وجود نداشت.
بنابراین در اینجا وجه بالقوه طرح هیلاری وجود دارد: این افزایش مالیات است که کمی درآمد کسب می کند و برخی از بدترین انگیزه های سرمایه گذاران را کاهش می دهد بدون اینکه ریسک زیادی در مسیر رشد داشته باشد.
اگر محاسن اقتصادی را کنار بگذاریم ، بدیهی است که بخشهایی از وال استریت از این ایده متنفر و مخالف خواهند بود. اما شاید همه آن نباشد. همانطور که اوایل این هفته نوشتم ، برخی از شخصیتهای مهم در امور مالی ، مانند مدیر عامل BlackRock ، لری فینک ، اظهار داشتند که کوتاه مدت گرایی به بحرانی تبدیل شده است که تهدید برای تضعیف سرمایه داری است.
ممکن است سایر مدیران پول که از رویکرد خرید و نگهداری وی برای سرمایه گذاری استفاده می کنند ، پشت ایده کلینتون قرار بگیرند ، فقط به این دلیل که به آنها برتری نسبت به رقبا با افق کوتاه تر می دهد.
در نهایت ، پیشنهاد کلینتون ما را برای یک بحث انتخاباتی در فصل انتخاب می کند که در مورد چگونگی رفتار کشور با پولی که مردم از سرمایه گذاری می گیرند در مقابل پولی که مردم از کار خود می گیرند ، است. با توجه به کاهش سهم درآمد کشور که به زحمت می افتد ، این یکی از اساسی ترین س questionsالاتی است که اکنون می توانیم در مورد نابرابری بپرسیم.
در اینجا بیشتر بخوانید برای اعلان های Insider ثبت نام کنید! با آنچه می خواهید بدانید به روز باشید. برای اطلاع رسانی های فشرده مشترک شوید

توسط irmusic4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *