با توجه به تمام جریانات و جنبشهایی که زنان در سالهای اخیر به وجود آوردهاند و فشاری که با تمام تلاشهای زنان در راه رسیدن به عدالت و برابری همچنان به آنها وارد میشود تا در یک قالب اجتماعی مشخص (به لحاظ زیباییشناسی و غیر ذلک) جای بگیرند، شاید بتوان گفت که مسئلهی فمینیسم در حال حاضر حیاتیتر از همیشه است. به طوری که در سالهای اخیر فمینیسم در سینما هم نمود بارزتر و فعالانهتری داشته و ما شاهد موج فیلم فمینیستی و تأثیر جنبشهای فمینیستی چون «من هم» در پشتپرده و روی پردهی سینما بودهایم.
به جز فیلم فمینیستی، در شبکههای اجتماعی هم جریانهای فمینیستی توانستند موجهای هرچند ناملایمی را در راستای اصلاحات اجتماعی و فرهنگی به وجود بیاورند. تصویر زن مستقل و توانمند که برای رسیدن به اهداف جاهطلبانهاش تلاش میکند، باهوش و حامی است و حقوقش را میشناسد، نه فقط در شبکههای اجتماعی که در سریال و فیلم فمینیستی یا غیر فمینیستی طرفدار حقوق زنان هم به وضوح مشاهده و همینطور پررنگتر میشود. زنانی که علیه جریان حاکم سرکوبگر میشورند و سعی میکنند از زیر سایهی استانداردهای تحمیلی اجتماعی فرهنگی رها شوند.
اما حقیقت این است چه در زندگی واقعی و چه در عالم سینما حتی متعهدترین فعالان فمینیست هم تنها با اعتراض و تظاهرات نمیتوانند زندگی کنند. از همین منظر، فهرستی از فیلمهای بینظیر و فوقالعادهای را که قهرمانان زن قدرتمند دارند، و شما میتوانید با تماشای آنها به جز لذت از حس مبارزه دمی هم بیاسایید، جمعآوری کردهایم.
لیگ تمام زنانهی بیسبال! خواهرانگی! جینا دیویس، مدونا، و البته تام هنکس که شاید میان این همه زنانگی کمی غریب به نظر بیاید، اما دههی نود میلادی است و تام هنکس طبعاً در فروش فیلم نقش دارد، همانطور که مدونا و جینا دیویس که با «تلما و لوئیز» ریدلی اسکات آن زمان اسمش بر سر زبانها افتاده بود. فیلم دربارهی دو خواهر است که به یک لیگ بیسبال غرب میانهی امریکا میپیوندند و همه چیز را چه به لحاظ ورزشی و چه احساسی از این رو به آن رو میکنند. فیلمی زنانه، هیجانانگیز، خنده و در عین حال گریهآور.
باز هم ترکیبی قدرتمند از زنان قدرتمند، در فیلمی بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی اولیویا گلداسمیت، این بار با دایان کیتون، گلدی هان و بتی میدلر، زنان مطلقهی میانسالی که دست به دست هم میدهند تا شریکان سابق زندگی نه چندان خوبشان را که آنها را به خاطر زنی جوانتر ترک کردهاند مجازات کنند. همین ترکیب بازیگران حتی بدون آن سکانس معروف رقص سهنفره با ترانهی «تو مالک من نیستی» (You Don’t Own Me) لزلی گور به اندازهی کافی جذاب است. فیلم پایان بسیار دلگرمکنندهای هم دارد که بهتر است خودتان ببینید.
«باشگاه همسران اول» در زمان اکران تبدیل به شگفتی باکس آفیس شد و چندین برابر بودجهی اولیهاش، بیشتر در اکران داخلی، فروش داشت. البته نقدهای ضد و نقیضی دریافت کرد، اما بعدها میان زنان میانسال تبدیل به فیلم کالت شد و فروش بیش از اندازهاش حرفهی بازیگرانش را در سینما و تلویزیون دوباره زنده کرد.
فیلمی اکشن جنایی در ژانر سرقت با بازی جیدا پینکت و هنرنمای کوئین لطیفه که قصهی چهار دوست نزدیک را در لسآنجلس دنبال میکند که میخواهند یک نقشهی سرقت بانک را عملی کنند، هر کدام به دلایلی متفاوت، تا زندگی خودشان و خانوادهشان را بهتر کنند. آیا سرقت از بانک موضوعی فمینیستی است؟ وقتی این گروه بازیگران اجرایش میکنند، بله. این فیلم هم در گیشه و هم در جلب نظر منتقدان موفق بود، به طور ویژه برای بازی جیدا پینکت و کوئین لطیفه و همینطور شیمی بین چهار بازیگر زن اصلی، شخصیتپردازیها و موسیقی فیلم.
شخصیت تهیهکنندهی اخبار تلویزیونی معتاد به کار و به لحاظ عشقی چالشیِ جین کریگ که هالی هانتر در «اخبار تلویزیون» خلق کرده است تا همیشه به فهرست بهترین قهرمانهای زن سینمای هالیوود تعلق خواهد داشت. شخصیت جذاب او در کنار یک خبرنگار بینظیر اما بدخلق (با بازی آلبرت بروکس) و رقیب کاریزماتیک اما نه چندان کارشتهاش (با بازی ویلیام هرت) این درام کمدی رمانتیک را به یکی از غیرمتعارفترین فیلمهای این ژانر تبدیل کرده است. فیلم البته ایراداتی دارد اما خوب است که در پایان شخصیت زن فیلم را در کنار مرد در حال قدم زدن به سوی غروب خورشید نمیبینیم.
در دههی ۲۰۰۰ به یکباره همکاری سینمای بالیوود و مستقل هند و هالیوود پررنگ شد. «مثل بکام شوت کن» یکی از محصولات این دوره بود که چندان هالیوودی/ بالیوودی نبود. دوستی زنانه مرکزیت این فیلم مستقل جسور است که قصهی دختر نوجوان هجدهسالهی هندی در لندن را روایت میکند که مخفیانه به رغم مخالفت والدینش عاشق فوتبال است. او به یک تیم فوتبال زنان میپیوندد که به لطف حضور او و دوست انگلیسی بااستعدادش (کیرا نایتلی) و البته رابطهی دوستی مثالزدنیشان تیم را به صدر جدول لیگ میرسانند.
عنوان فیلم به مهارت دیوید بکام در ضربات آزاد و شوتهای کاتداری که از دیوار دفاعی حریف میگذرد و وارد دروازه میشود، اشاره دارد. فیلم هم به لحاظ تجاری موفق بود و هم توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. و پرفروشترین فیلم ورزشی است که بر بازی فوتبال تمرکز دارد. یک نسخهی موزیکال هم بر اساس آن سال ۲۰۱۵ در لندن به روی صحنه رفت.
واردا یکی از برزگترین فیلمسازان فرانسه (صرفنظر از جنسیت) بود و این اثر او از آثار موج نوی سینمای فرانسه که بسیاری آن را شاهکار میدادند، با قصهی خوانندهی جوانی در ساعت پنج بعدازظهر بیست و یکم ژوئن شروع میشود که تا ساعت شش و نیم باید منتظر بماند تا جواب آزمایشگاه و سرطان احتمالیاش را بگیرد. فیلم روی موضوعات اگزیستانسیالیستی همچون مسئلهی مرگ و ناامیدی دست گذاشته است و با دیدگاه فمینیستی قوی که از جنبش فمینیستی فرانسه نشأت میگیرد، پرسشهایی را دربارهی چگونه درک شدن زنان به خصوص در جامعهی فرانسوی مطرح میکند.
فیلم تحسینشدهی سال ۲۰۱۹ که قصهی خداحافظی (در قالب یک گردهمایی دروغین) یک خانوادهی چینی مادرسالار و دوستداشتنی را به طور ویژه از نگاه نوهاش روایت میکند، اثری احساسی، دلنشین و البته به غایت گریهآور است. این کمدی درام که در واقع تا حد زیادی بر گرفته از زندگی و تجربههای شخصی خود کارگردان است، نشان از اهمیت و عشق به خانواده در میان شرقیها دارد. و البته یکی از زیباترین رابطههای میان مادربزرگ و نوهی دختر را به تصویر میکشد. مادربزرگی که در آستانهی مرگ است اما ورزش میکند و پر از روح زندگی است و نوهاش عاشقانه دوستش دارد و در پذیرش مرگش دچار چالش است.
منبع: vogue
فیلم فمنیستی خوب ؟؟؟؟؟؟
همین کلمه دلیل این که چرا این فیلما دیده نشدن .
منزجر کننده .
البته امیدوارم این پیروان دورغین برابری کامت منو به دلیل اینکه با ارمان های چرت شون زاویه داره پاک نکنن.