در سراسر دنیا تلاطمهای سیاسی و اقتصادی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار میدهد. شاید علت شکلگیری محصولی به اسم بیت کوین به همین دلایل بوده باشد. به همین دلیل در مقاله پیشِرو قصد داریم تاثیر بیت کوین بر دنیای اقتصاد و برعکس را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی در ایالات متحده آمریکا بحران بزرگ مالی و ورشکستگی تعداد زیادی از شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری دنیا را در شک فرو برد. در حدی که برخی از تحلیلگران آن را بدترین بحران اقتصادی در دنیا از سال ۱۹۳۰ میدانند. این بحران باعث کاهش ارزش پول رایج کشورهای زیادی شد. همین تجربه تخلف اقتصادی، موجب تحریک فعالین اقتصادی جهت پیداکردن مدل جدیدی از اقتصاد و انتقال ارزش، شد. و شاید یکی از دلایل جدی خلق بیت کوین در سال ۲۰۰۸ را همین تلاطمهای اقتصادی آن زمان میتوان دانست.
در صفحه فروش بیت کوین تبدیل آمدهاست:
«بیت کوین که در سال ۲۰۰۸ توسط ساتوشی ناکاموتو اختراع شده و آغازکنندهی دورهی ارزهای دیجیتال است، همیشه با رشد بازار ارزهای دیجیتال در حال رشد بوده و نقش قلب تپندهی این حوزه را داشته. این ارز از سال ۲۰۱۰ که قیمت آن تنها حدود ۰.۰۹ دلار بوده، تا سقف آخر خود (تا زمستان ۱۴۰۰) که قیمت ۶۹۰۰۰ دلار را دید، حدود ۷۷۰۰٪ رشد داشته. با وجود رشد فزاینده این حوزه در سالهای اخیر، دولتهای مختلف، پیوسته در حال سفت و سختتر کردن قوانین روی ارزهای دیجیتال هستند ولی با این حال متخصصان این حوزه از قیمتهای ۱۰۰٬۰۰۰ و ۱۵۰٬۰۰۰ دلار در ماههای آتی صحبت میکنند».
اقتصاد نوعی اکوسیستم منظم است که در بستر آن ارزشها و سرمایهها به جهت فعال کردن کسبوکارهای مختلف در سراسر دنیا، در جریان است. در نتیجه یک واحد ارزش که بتواند حلقه اتصال بین واحدهای اقتصادی و کسبوکارها باشد، از الزامات مهم این اکوسیستم است. به همین دلیل اقتصاددانهای بزرگ مفهومی به اسم پول یا ارز را تعریف کردند، تا کسبوکارها، فعالین اقتصادی و کشورها به کمک آن بتوانند نظام اقتصادی و کاری خود را پویا و زنده نگهدارند. اما سوالی که پیش میآید این است که جامعه بشریت به مفهومی برای انتقال ارزش نیاز داشت، آیا تنها گزینه، واحد پولی است که اقتصاددانهای قدیمی تعریف کردهاند؟
مدل مفهومی بیت کوین، نگاه فعالین اقتصادی به موضوعات اقتصادی را دچار تغییر کرد و شاید از نگاه بعضی، انقلابی بنیادین در زمینه مفاهیم ابتدایی پول و ارز ایجاد کرد. واحدهای پولی کشورها (Fiat) به دلیل کنترل توسط حاکمیت هر کشور دستخوش تغییراتی میشود که توسط عامه جامعه قابل کنترل و نظارت نیست و همین عدم شفافیت میتواند آینده اقتصادی کشورها را دچار ابهام جدی کند. حال قربانی یک سیاست اقتصادی غلط چه کسی است؟ تاوان یک سیاست اقتصادی غلط را اشخاص قانونگذار میدهند یا آحاد مردم؟ در نتیجه بیت کوین با ایجاد شفافیت و مبارزه با تورم سعی در حفظ ارزش و استحکام اقتصادی کرده است.
شاید با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد شبکههای قویتر و جذابتر از بیت کوین فرصت را برای این ارز محبوب، محدود کند ولی بیت کوین مفهومی را در اقتصاد پایهگذاری کرد که جهتگیری اقتصاد تغییر خواهد کرد. بیت کوین موفق شد مفهوم غیرمتمرکزسازی و شفافیت را در دنیای ارزهای دیجیتال نهادینه کند و پروژههای اقتصادی زیادی از سال ۲۰۱۴ تا کنون رشد کردند که پرچمدار مفاهیم اساسی بیت کوین بودهاند. این پروژهها معمولا توسط سرمایه گذاران ریسک پذیری که مشغول به خرید ارز دیجیتال هستند حمایت میشوند و نقدینگی شان را از همین طریق تامین می کنند.
پروژههای زیادی در زمینههای بانکداری غیرمتمرکز ایجاد شدند که مفاهیم اولیه بانکی که اصولا منشا فساد اقتصادی بودند را تغییر دادند. خدماتی از جمله سپردهگذاری، وادمدهی و سرمایهگذاری.
تورم، مفهوم اقتصادی است، که به نیکی در اقتصاد کشورها یاد نمیشود و ابزاری است که ضریب بیارزش شدن پول آن کشور را رقم میزند. این اتفاق غالبا با عرضه و توزیع نامتوازن ارز توسط بانک مرکزی هر کشور شکل میگیرد. بیت کوین با تعریف یک پروتکل ثابت و تغییرناپذیر توانست این مفهوم اقتصادی را کنترل کند. یعنی در واقع بیت کوین موفق شد با تعریف پرتوکل عرضه توکنی مشخص و محدود و حفظ تقاضا ارزش خود را در گذر زمان حفظ کند.
بیت کوین شاید اولین دارایی دیجیتالی بر بستر بلاکچین باشد ولی در سال ۲۰۲۲ بهترین ابزار برای پرداخت نیست. ولی به لطف فتح بابی که بیت کوین در دنیای اقتصادی انجام داد، شبکهها و توکنهای زیادی بر بستر بلاکچینهای زیادی توسعه پیدا کرد که کاهش زمان تراکنش و هزینه آن موفق شدند ابزاری جایگزین برای پول و نقش انتقال ارزش سریع و آسان را فراهم کنند.
این انتقال ارزش و سرمایه به صورت بینالمللی و بدون محدودیت است. این یعنی سیاستگذاری کشورها تاثیر محدودی بر این شبکهها دارد و میتوانند جای خود را در دنیای اقتصاد بینالملل تثبیت کنند.
موضوعی که جامعه بشری از آن رنج میبرد، زیادهخواهی و سیاستهای ظالمانه کشورها علیه یکدیگر و اشخاص است که مانع توسعه مفهوم دهکده جهانی شده است و موجب ایجاد خفقان و انزوا در برخی نقاط دنیا میشود. بیت کوین درس جدیدی به کشورها داد که میتوان ابزاری برای فرار از این رفتارهای تحریمی ایجاد کرد. پس از بیت کوین نیز شبکههای زیادی توسعه پیدا کردند که بر این مفهوم تاکید میکنند. امروزه هر فردی مثلاً در ایران که به اینترنت دسترسی داشته باشد، میتواند به سادگی وارد کم کارمزدترین صرافی ایرانی ارز دیجیتال شود و رمز ارزی که میخواهد را خریداری کند.
پس اگر شبکه غیرمتمرکز و شفافی داشته باشیم که ابزاری امن برای پرداخت سریع و ارزان باشد، میتواند به سرعت به عنوان ابزار مردمی جهت تسویه حسابها و توسعه پرداختهای بینالمللی قرار بگیرد. این مسیر اقتصادی میتواند سرعت قطار جهانی جهت رسیدن به دهکده جهانی را بیشتر کند. و شاید به زودی باید منتظر یکپارچگی در نظامهای اقتصادی در بین کشورهای مختلف باشیم.
شاید در دهههای گذشته هرگز نمیتوانستیم متصور شویم که روزی ارزشی خلق شود که بتواند در کمترین زمان از هر کجای دنیا به هر کجای دنیا جا به جا شود و این جا به جایی نیز با کمترین هزینه اتفاق بیافتد. بد نیست که کمی به گذشته نزدیک نگاهی بیاندازیم. جایی که برای ارسال نامهها از فکس استفاده میشد. همه تصویر برداریها با دوربینهای حرفه ای بود. مسیریابیها صرفا با دستگاهها جی پی اس صورت میگرفت. ضبط صدا و تصویر فقط با رکوردها امکان پذیر بود. برای انجام محاسبات سخت ریاضی باید از دستگاه ماشین حساب استفاده میکردیم. یا گوش دادن آهنگ با واکمن یا سی دی پلیر امکان داشت. اکنون همه این خدمات را بر بستر یک دستگاه آن هم با سرعت بالا داریم. این، سرعت بالای رشد فناوری است و همین سرعت رشد است که باعث میشود بتوانیم افقهایی از اقتصاد جهانی را با بهره گیری از صنعت بلاکچین ترسیم کنیم که از تولد بیت کوین نشات گرفته و بشر امروزی باید خود را برای پذیرش تغییرات بزرگ آماده کند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.